خاله بازی
* این روزها مدام دوست داری خاله بازی کنی ، اکرم جون زحمت ایفای نقش رو در خاله بازی شما میکشه ، وای که وقتی چادر سرت میکنی درست مثل فرشته ها میشی ................ یک فرشته کوچولوی ناز و مهربون که خدا از اسمون فرستاده تو خونه ما .......................... خدایا شکرت. * حوصله ات سر رفته بود مامان هم با دهان روزه حال و حوصله اینکه شما رو به پارک یا هر جای دیگه ای ببره رو نداشت ، با هم رفتیم پشت کامپیوتر نشستیم و من عکسهای دوران نوزادی و وقتی خیلی کوچولو بودی رو نشونت میدادم اما هر عکسی که میدی می گفتی این لباسهام کوووووووووووووووووووووووو من این لباسها رو می خواممممممممممممممممم بالاخره دیدم نمیشه کامپیوتر رو هم خاموش کردم و رف...
نویسنده :
maman sima
9:14